اجتماعیاسلایدفرهنگییادداشت

شهری که بی صاحب باشد همین می شود

 استیضاح شهردار سنندج پشت درب های بسته با چه هدفی

جلسه استیضاح سید انور رشیدی شهردار سنندج پشت درهای بسته برگزار شد و نتیجه نشست اعضای شورای اسلامی شهر سنندج با موضوع طرح استیضاح شهردار، رشیدی را برکنار نکرده به ابقای وی در سمت خود منجر شد. براین اساس به دلیل عدم کسب حد نصاب قانونی طرح استیضاح، شهردار سنندج در سمت خود ابقاء شده و کشتی شکسته و کم توان شهرداری سنندج را همچنان سکانداری می کند.

اما نتیجه و خروجی چنین جلساتی هرچه که باشد و با هر تصمیم و با هر نیت و هدفی باشد آنچه جای ابهام دارد و شائبه ایجاد می کند چرا جلسه استیضاح شهردار بدون حضور اصحاب رسانه و پشت درب‌های بسته شورا که نمایندگان مردم هستند باید برگزار شود. پس باید شک کرد که نیت و تصمیم مردم نیستند وگرنه باید نمایندگان افکار مردم یعنی اصحاب رسانه حضور پیدا می کردند و نشست هم علنی و شفاف انجام می شد.

شهردار سنندج با ۶ رأی موافق و ۳ رأی مخالف استیضاح از ۹ نفر اعضای شورای اسلامی شهر سنندج در سمت خود به عنوان شهردار ابقاء شد. این تصمیم در حالی‌ست که رشیدی طی چهار سالی که مسئولیت شهرداری سنندج را برعهده داشته، در حوزه‌های مختلف شهری نارضایتی وجود دارد و رئیس شورای اسلامی شهر سنندج اواخر مردادماه امسال به صراحت اعلام کرد که همه اعضای شورا عدم کارامدی و ماندگاری شهردار را امضا کرده‌اند.

اکنون سؤال اینجاست، این تغییر نظر اعضای شورای شهر سنندج به چه دلیل بود؟ طی مدت مهلت ۱۰ روزه شهردار چه چیزی تغییر کرد که ورق برگشت و پشت این درب‌های بسته که حتی خبرنگاران اجازه حضور نداشتند چه گذشت؟

اما معلوم گردید که شورا هیچ اعتقادی به صداقت، رای مردم، شفافیت و مردم سالاری نداشته و متاسفانه شاهد نمایشی غم انگیز و زهرآلود از بی توجهی به آگاهی و بی اعتمادی به مردم و به ویژه اهالی رسانه بودیم و اینکه همیشه اصحاب رسانه را به عنوان ابزاری برای خودنمایی و خواسته های خود مدنظر داشته اند.

نشستی که باید علنی و شفاف می بود چه دلیلی داشت که پشت درهای بسته برگزار شود و شورای شهر سنندج از چه چیزی می ترسید؟ چه چیزی برای پنهان کردن داشت؟ این رفتار توهینی علنی و مستقیم به خبرنگاران و رسانه ها بود و مهمتر بی اعتنایی محض و بدون رودربایستی به مشارکت و رای و اعتماد جامعه که شورا جایگاه و اعتبار و مشروعیت خود را از از این طریق بدست آورده است و همه را نادیده گرفتند.

جالب است در حالی که اعضای شورای شهر حدود بیست روز پیش مدعی شفافیت در استیضاح شهردار سنندج بودند ظهردیروز در جلسه ای پر ابهام و پشت درهای قفل  شده و بدون حضور خبرنگاران که نمایندگان افکار همه جامعه هستند جلسه استیضاح و با چرخی غیرقابل باور شهردار را ابقاء می کنند، اگر شهردار دارای کفایت و توان کاری بود و برخلاف قوانین عمل نکرده بود این همه دبدبه و کبکبه و داد و هاوار و بگیر و ببند برای چه بود؟

گفتنی است قبل از اسفندماه ۱۴۰۳در صورتی که دو سوم اعضا به استیضاح شهردار رأی موافق می دادند شهردار از کار برکنار می شد اما نمایندگان مجلس در جلسه علنی روز سه شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۳ و در جریان بررسی طرح اصلاح مفادی از قانون انتخابات شوراها با اکثریت آرا شرایط احراز تصدی سمت شهردار و همچنین فرآیند استیضاح و برکناری شهردار را مشخص کردند.

در این نشست براساس تبصره ۲- در مواردی که دو سوم از اعضای شورا، ادامه کار شهردار را مضر برای مدیریت شهری می‌دانند، بدون رعایت تبصره (۱) می‌توانند درخواست استیضاح خویش را تقدیم نمایند و در صورتی که سه چهارم اعضا به استیضاح شهردار رأی موافق دهند، شهردار از کار برکنار می‌شود. براساس قانون جدید استیضاح شهرداران در جلسه دیروز شورا، سیدانور رشیدی، شهردار سنندج، با ۶ رأی موافق و ۳ رأی مخالف استیضاح، در سمت خود باقی ماند. شورای شهر سنندج دارای ۹ عضو است و برای برکناری شهردار، نیاز به حداقل ۷ رأی موافق استیضاح وجود داشت که این مهم میسر نشد.

متاسفانه سنندج قربانی چندگانگی و خطرناکی شده و ضد و بند و منافع شخصی جای آبادانی و مدیریت و خدمت را گرفته است و نهادهایی هم که باید پاسخگو باشند یا سکوت کرده اند و یا نقش منتقد را بازی می کنند.

هرچند استیضاح حق شورا است و نمایندگان پارلمان محلی در هر زمانی می توانند از اختیارات نظارتی خود درباره شهردار و مدیریت تحت پوشش او بهره ببرند و اگر احساس کردند کارآمدی لازم وجود ندارد، رأی اعتماد خود را از شهردار پس بگیرند. اما سوال اصلی افکار عمومی و جامعه این است چرا این اتفاق در وقت پایانی شورا و آنهم بعد ۴ سال صورت می گیرد. آیا در این مدت متوجه نشدید شهردار کارایی لازم را ندارد؟ یا اگر کارآمد بوده چرا استیضاح می شود؟ دلیل این رفتار دوگانه چیست؟

آن همه هیاهوی تبلیغاتی قبل از جلسه استیضاح چه دلیلی داشت و چرا به سرانجام نرسید؟ این چهار سال کجا بودید؟ مگر ناظر بر عملکرد شهردار و شهرداری نیستند؟ اگر شهردار و شهرداری ضعیف بود چرا تذکر ندادید و اعتراض نکردید و چرا رسانه ای نشد؟ چرا دم فرو بستید؟ چرا سالهای دوم و سوم ناکارامدی شهردار به استیضاح ختم نشد؟ و ده ها سوال دیگر که قطعاً برایشان جوابی نیست. چرا در این اواخر عمر شورا، سناریویی طراحی کردید که با توجه به وضعیت موجود، معلوم بود طرح استیضاح شهردار به خاطر مردم نبوده و یک بازی سیاسی است و یا یک رفتار شخصی است.

سنندج این شهر فرهنگی و اصیل با عملکرد ضعیف شهرداری و سکوت و کوتاهی شورا به حراج گذاشته شده و رمقی برای نفس کشیدن ندارد و همه شماها در پیشگاه خدا و دادگاه عدل الهی و مردم باید پاسخگو باشید. استیضاح در چند ماه پایانی شورا، آن هم توسط شورایی که خود دارای کارت زرد است و از طرف مردم قطعاً کارت قرمز دریافت می کند راه به جایی نمی برد، چون نه پروژه‌ای را به سرانجام رساندید، نه فساد را مهار کردید و نه مدیریت را اصلاح کردید، نتیجه هیاهو و شوهای تبلیغاتی هم استیضاحی شکست خورده آن هم پشت درب های بسته و پایمال کردن شفافیت و اعتماد مردم بود.

واقعیت را بخواهید نه شهردار کارنامه خوبی دارد و نه شورا دارای جایگاهی مردمی و قابل دفاع، اگر شهرداری ناکارامد بود، شورا هم خاصیتی نداشت و این رفتارها و جلسات نمایشی نه برای مردم نفعی داشت و نه منجر به نجات سنندج که از بی صاحب ترین شهرهای دنیاست منجر شد. شعار و جلسات بی نتیجه و بدون خروجی برای این دیار دیگر کارایی ندارد.

سنندج از سده‌های دور و در طول تاریخ کُردها همواره یکی از مراکز مهم و برجسته فرهنگ، هنر و معماری و تمدن بوده است؛ این شهر مرکزی موثر و مفید برای ترقی علم و دانش و پرورش اندیشمندان، علما، مفاخر، هنرمندان و دانشمندان بوده است و با داشتن غنای ارزشمند هنر، فرهنگ و علم در همه حوزه‌ها مکان پرورش بزرگان زیادی بوده است و تلاش گذشتگان و میراث آن روزگاران سبب شده که تا امروز، سنندج همچنان لقب دارالعلم، دارالاحسان و شهر هنر و موسیقی را حفظ کند.

اما در حال حاضر این شهر که زمانی مرکز طالبان علم و هنر و مقصد گردشگران و مسافران بود با جسمی نحیف و ضعیف به لحاظ قرار گرفتن در آمار پرتورم‌ترین شهرها و با روبرو شدن هزاران جوان بیکار و کاهش درآمد مردم و افزایش گرانی‌های لجام‌گسیخته و نداشتن مدیریتی دلسوز مواجهه شده است.

بی‌توجهی به مدیریت آن در همه عرصه‌ها قابل مشاهده است و برای ساماندهی نابسامانی‌ها و رفع معضلات آن که باید با دیدی کلان انجام می‌شد که نشد این شهر را به یکی از بی‌نظم‌ترین و شلوغ‌ترین و بی‌صاحب‌ترین شهرهای ایران از نظر ساخت و ساز و معماری‌های جدید، نداشتن قوانین ترافیکی، بی‌انظباتی اجتماعی، گداپروری، زباله‌گردی، ناهنجاری‌های اجتماعی و فرهنگی و  تولید مشاغل جدید دست‌فروشی به ویژه وجود گسترده و بی شمار دستفروش و وانت‌های دست‌فروش تبدیل کرده و چهره‌ای ناخوشانید و نازیبا را از این شهر ترسیم کرده است و کسی نه در فکر ساماندهی است و نه کسی در پی پاسخگویی. انگار این شهر مسئول ندارد و نهادی برای نظارت هم نیست و به حال خود رها شده است.

شهر سنندج یک سوم جمعیت کردستان را در خود جایی داده است و خودکشی، توزیع آسان مواد مخدر در خیلی از نقاط شهر، تورم‌ نقطه به نقطه، بیکاری و اقتصاد بیمار، نبود کارخانجات عظیم، بیکاری، عدم سرمایه‌گذاری مناسب، عدم توجه به توسعه گردشگری، فرهنگی و ورزشی و عدم توجه به نخبگان و ده‌ها معضل و مشکل دیگر را می‌توان از مشکلات این شهر برشمرد.

راستی کدام شهر ایران همانند سنندج دارای این همه درد بی‌درمان است؟ و کدام شهر در دنیا مانند سنندج پر از هرج و مرج و شلوغی و عدم مدیریت مطلوب است و صاحبی دلسوز و کارآمد ندارد؟ نمی دانم، شاید کابل یا شاید کلکته، اما باور کنید شهری که بی صاحب باشد همین می شود.

شوان صیدی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا