
گاهی در میان شلوغی زندگی، انسانهایی پیدا میشوند که حضورشان مثل نسیمی آرام است؛ بیصدا، بیادعا، اما اثرگذار. خانم کلثوم عثمانپور یکی از همان چهرههای آرام و درخشان کوردستان است؛ زنی که سالها با عشق، واژهها را کاشته و از دل آنها باغی از شعر، داستان و فرهنگ رویانده است.
او نویسندهایست که زبان مادری را «تنها نمینویسد»، بلکه با آن زندگی میکند. شاعریست که در کلماتش سایهی کوهستان، عطر باران و مهربانی مردم این سرزمین پیداست.
استاد کلثوم عثمان پور پژوهشگریست که ریشههای ادبیات کُردی را با دقت و وسواس مادرانه بررسی کرده تا چیزی از میراث ما گم نشود.
در آثار او، کودکان با زبان خودشان رؤیا میبینند. قصهها و شعرهایش پنجرههایی هستند به دنیایی که در آن، ادبیات کودک تنها سرگرمی نیست، بلکه پلیست برای انتقال هویت، فرهنگ و مهربانی. او باور دارد آیندهی هر ملتی را باید از کودکی ساخت؛ و این باور در تکتک صفحات نوشتههایش میدرخشد.
اما فراتر از همهی اینها، کلثوم عثمانپور زنی فروتن و عمیقاً مهربان است؛ زنی که هیچگاه نخواست نامش از کارش بزرگتر دیده شود. او سالها بیهیاهو کار کرد، اما امروز نامش در دل فرهنگ کوردستان میدرخشد.
چند روز پیش انجمن تجلیل از مفاخر و هنرمندان کردستان فضایی سرشار از ادب و عشق و همدلی و همبستگی برای بزرگداشت این بانو فرهیخته فراهم کرد. همه از آمده بودند، هنرمند، شاعر، مترجم، خواننده، نمایندگان انجمن های ادبی، اساتید دانشگاهی، دانش آموزان و شاگردانش و…این مراسم فراموش نشدنی همه ما را جمع کرد و همه گرد هم آمدیم برای پاسداشت و تجلیل از وی.
ما تنها یک شاعر و نویسنده را تقدیر نکردیم. ما قلبی را تکریم کردیم که عمرش را وقف زبان، ادبیات و نسل آینده کرد.
بانو کلثوم عثمانپور…سپاس برای نوری که بیصدا اما ماندگار، بر راه این سرزمین تاباندید.
کوردستان به بودن شما میبالد.
هیمن ناصری




